فرزند ارشد مهدی خان که جانشین وی شد و مهدی خان از طرف کریمخان زند عنوان خانی و حکومت تنکابن را گرفت و بعدها یکی از طرفداران آغا محمدخان شد، (سفرنامۀ مازندران و استرآباد بخش انگلیسی ص 22)
فرزند ارشد مهدی خان که جانشین وی شد و مهدی خان از طرف کریمخان زند عنوان خانی و حکومت تنکابن را گرفت و بعدها یکی از طرفداران آغا محمدخان شد، (سفرنامۀ مازندران و استرآباد بخش انگلیسی ص 22)
پسر گون خان پسر اغزخان پسر قراخان اولین خان مشرق است، در زمان پادشاهی خاندان سیمجور آنها بسرزمین کنونی کوچانده شدند، (ترجمه مازندران و استرآباد رابینو ص 138)
پسر گون خان پسر اغزخان پسر قراخان اولین خان مشرق است، در زمان پادشاهی خاندان سیمجور آنها بسرزمین کنونی کوچانده شدند، (ترجمه مازندران و استرآباد رابینو ص 138)
وی برادر کوچک محمدخان زند و شهرت او از ناحیت برادر اوست. کریم خان پس از شکست علی مردان خان بختیاری لرستان را به محمدخان سپرد و محمدخان حکومت کرمانشاه را به صادق خان داد. صادق خان که جوان بود، دست به تعدی گشود تا آنجا که عبدالعلی خان عرب میش مست و میرزا محمدتقی گلستانه که در قلعۀ کرمانشاه بودند با وی قطع مراوده کردند. چون در سال 1165 هجری قمری ایل کرد کلهر و زنگنه که مأمور دستگیری عبدالعلی خان بودند از وی شکست خوردند و به محمد زند پناهنده گشتند، وی صادق خان را باهزار سوار مأمور فتح قلعۀ کرمانشاه و گرفتن عبدالعلی خان کرد و بدو گفت که از راه آشتی به تسخیر قلعه بپردازد. چون صادق خان بدانجا رسید پیامی به قلعه فرستاد ولی فایدت نکرد و کار به جنگ کشید و در حملۀ اول صادق خان شکست خورد و بنه و زنان و سپاهیان به دست عبدالعلی خان افتاد. صادق خان از شرم شکست و بیم برادردر یک منزلی توقف کرد و نزد وی شفیعان برانگیخت. محمدخان متعرض او نشده خود با سپاهی جرار به عزم فتح قلعۀ کرمانشاه حرکت کرد. (مجمل التواریخ گلستانه صص 188- 189). و رجوع به صص 226- 237 همان کتاب شود جوانشیر فرزند محمدولی خان جوانشیر. وی از سران قزلباش است که تیمورشاه درانی به وقت حملۀ عبدالخالق خان او را مأمور حفاظت قلعۀ غزنین کرد. رجوع به مجمل التواریخ گلستانه ص 119 شود از مشایخ مشهور هندوستان و مرشد اکبرشاه است. وی در 1006 هجری قمریدرگذشت و گور او در شهر اگره است. (قاموس الاعلام)
وی برادر کوچک محمدخان زند و شهرت او از ناحیت برادر اوست. کریم خان پس از شکست علی مردان خان بختیاری لرستان را به محمدخان سپرد و محمدخان حکومت کرمانشاه را به صادق خان داد. صادق خان که جوان بود، دست به تعدی گشود تا آنجا که عبدالعلی خان عرب میش مست و میرزا محمدتقی گلستانه که در قلعۀ کرمانشاه بودند با وی قطع مراوده کردند. چون در سال 1165 هجری قمری ایل کرد کلهر و زنگنه که مأمور دستگیری عبدالعلی خان بودند از وی شکست خوردند و به محمد زند پناهنده گشتند، وی صادق خان را باهزار سوار مأمور فتح قلعۀ کرمانشاه و گرفتن عبدالعلی خان کرد و بدو گفت که از راه آشتی به تسخیر قلعه بپردازد. چون صادق خان بدانجا رسید پیامی به قلعه فرستاد ولی فایدت نکرد و کار به جنگ کشید و در حملۀ اول صادق خان شکست خورد و بنه و زنان و سپاهیان به دست عبدالعلی خان افتاد. صادق خان از شرم شکست و بیم برادردر یک منزلی توقف کرد و نزد وی شفیعان برانگیخت. محمدخان متعرض او نشده خود با سپاهی جرار به عزم فتح قلعۀ کرمانشاه حرکت کرد. (مجمل التواریخ گلستانه صص 188- 189). و رجوع به صص 226- 237 همان کتاب شود جوانشیر فرزند محمدولی خان جوانشیر. وی از سران قزلباش است که تیمورشاه درانی به وقت حملۀ عبدالخالق خان او را مأمور حفاظت قلعۀ غزنین کرد. رجوع به مجمل التواریخ گلستانه ص 119 شود از مشایخ مشهور هندوستان و مرشد اکبرشاه است. وی در 1006 هجری قمریدرگذشت و گور او در شهر اگره است. (قاموس الاعلام)
از فرزندان سلطان علاءالدین محمد شاه خلجی معروف به محمد الاول از خلجیون (اولاد یغریش خلجی). که در اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم در دهلی حکومت داشتند. ملک نایب که بزرگترین امرای سلطان علاءالدین بود بعد از وفات سلطان، فرزند کهتر او شهاب الدین (برادر شادی خان). را به تخت برنشاند و مردم با او بیعت کردند وملک نایب خود کارها را قبضه کرده چشمان ابوبکرخان (برادر دیگر شادی خان و شادی خان را میل کشید و آنان را به کلیور فرستاد. سرانجام این ملک نایب بدست دو تن از غلامان خود بقتل رسید و بر اثر آن سلطان قطب الدین پس از خلع برادر خود شهاب الدین بحکومت رسید و یکی از امرای خود موسوم به ملک شاه را مأمور قتل برادران خود ساخت و شادی خان را همین ملک شاه گردن زد. وفات او بسال 717 اتفاق افتاد. (از سفرنامۀ ابن بطوطه صص 445- 446 و 448 و معجم الانساب ج 2 ص 424) شود
از فرزندان سلطان علاءالدین محمد شاه خلجی معروف به محمد الاول از خلجیون (اولاد یغریش خلجی). که در اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم در دهلی حکومت داشتند. ملک نایب که بزرگترین امرای سلطان علاءالدین بود بعد از وفات سلطان، فرزند کهتر او شهاب الدین (برادر شادی خان). را به تخت برنشاند و مردم با او بیعت کردند وملک نایب خود کارها را قبضه کرده چشمان ابوبکرخان (برادر دیگر شادی خان و شادی خان را میل کشید و آنان را به کلیور فرستاد. سرانجام این ملک نایب بدست دو تن از غلامان خود بقتل رسید و بر اثر آن سلطان قطب الدین پس از خلع برادر خود شهاب الدین بحکومت رسید و یکی از امرای خود موسوم به ملک شاه را مأمور قتل برادران خود ساخت و شادی خان را همین ملک شاه گردن زد. وفات او بسال 717 اتفاق افتاد. (از سفرنامۀ ابن بطوطه صص 445- 446 و 448 و معجم الانساب ج 2 ص 424) شود
فخرالدین ابوالمحاسن حسن بن منصور ابوالقاسم محمود بن عبدالعزیز اوزجندی انصاری، مکنی به ابویوسف از دانشمندان و در مذهب خود فتاوای مشهوری دارد، وی پیشوائی بزرگ و دریائی ژرف بود، در دقائق معانی غور داشت، نزد امام شمس الائمه محمد بن عبدالسّتار کردی فقه را فراگرفت و از حسن بن علی مرغینانی کبیربن ماره و جز ایشان علوم خود را اخذ کرد، فتاوای او در چهار مجلد فراهم شده و نزد فقیهان بزرگ مورد اعتماد است، از تألیفات اوست: 1 - فتاوی قاضی خان در فقه حنفی، در این کتاب پاره ای از مسائل عامه البلوی را که مورد نیاز روزانه است و کارهای روزمره مردم بر محور آنها دور میزند ذکر کرده است، و آن را به ترتیب کتابهای فقهی و اصولی معروف نزد علماء و دانشمندان مرتب کرده و در چهار جزء فراهم آورده است، این کتاب در کلکته به سال 1835 میلادی / 1251 هجری قمری چاپ سنگی شده و نیزدر حاشیۀ فتاوای سراجی چاپ شده است، (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1487 و 1488) (الاعلام زرکلی ج 2 ص 238) محمد دهار از اجداد قطب الدین مکی است، او راست: کتاب ادات الفضلاء و آن را در سال 823 هجری قمری برای قدری خان تألیف کرده این کتاب در لغات فارسی و اصطلاحات شعر است، دیگر دستور الاخوان که لغت عربی به فارسی است، (فرهنگنامۀ عربی به فارسی منزوی صص 169 - 71)
فخرالدین ابوالمحاسن حسن بن منصور ابوالقاسم محمود بن عبدالعزیز اوزجندی انصاری، مکنی به ابویوسف از دانشمندان و در مذهب خود فتاوای مشهوری دارد، وی پیشوائی بزرگ و دریائی ژرف بود، در دقائق معانی غور داشت، نزد امام شمس الائمه محمد بن عبدالسّتار کردی فقه را فراگرفت و از حسن بن علی مرغینانی کبیربن ماره و جز ایشان علوم خود را اخذ کرد، فتاوای او در چهار مجلد فراهم شده و نزد فقیهان بزرگ مورد اعتماد است، از تألیفات اوست: 1 - فتاوی قاضی خان در فقه حنفی، در این کتاب پاره ای از مسائل عامه البلوی را که مورد نیاز روزانه است و کارهای روزمره مردم بر محور آنها دور میزند ذکر کرده است، و آن را به ترتیب کتابهای فقهی و اصولی معروف نزد علماء و دانشمندان مرتب کرده و در چهار جزء فراهم آورده است، این کتاب در کلکته به سال 1835 میلادی / 1251 هجری قمری چاپ سنگی شده و نیزدر حاشیۀ فتاوای سراجی چاپ شده است، (معجم المطبوعات ج 2 ستون 1487 و 1488) (الاعلام زرکلی ج 2 ص 238) محمد دهار از اجداد قطب الدین مکی است، او راست: کتاب ادات الفضلاء و آن را در سال 823 هجری قمری برای قدری خان تألیف کرده این کتاب در لغات فارسی و اصطلاحات شعر است، دیگر دستور الاخوان که لغت عربی به فارسی است، (فرهنگنامۀ عربی به فارسی منزوی صص 169 - 71)
دهی است از دهستان تیلکوه بخش دیواندرۀ شهرستان سنندج است، در 52000گزی شمال باختر دیواندره و 7000 گزی شمال شوسۀ دیواندره به سقز واقع و کوهستانی و سردسیر است، 96 تن سکنه دارد، آب آن از چشمه و محصول آن غلات و توتون و انگور و گردو و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان تیلکوه بخش دیواندرۀ شهرستان سنندج است، در 52000گزی شمال باختر دیواندره و 7000 گزی شمال شوسۀ دیواندره به سقز واقع و کوهستانی و سردسیر است، 96 تن سکنه دارد، آب آن از چشمه و محصول آن غلات و توتون و انگور و گردو و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
کنگرلو، حاکم نخجوان، از کسانی است که کریم خان زند، پس از تصرف سلماس و خوی و قلعه ارومی، در سنۀ 1176 هجری قمری چون عزیمت عراق کرد همراه خود بدین شهر آورد رجوع به مجمل التواریخ ص 341 شود
کنگرلو، حاکم نخجوان، از کسانی است که کریم خان زند، پس از تصرف سلماس و خوی و قلعه ارومی، در سنۀ 1176 هجری قمری چون عزیمت عراق کرد همراه خود بدین شهر آورد رجوع به مجمل التواریخ ص 341 شود
یکی از شعرای فارسی گوی هندو و از امراء دورۀ همایون و اکبر شاه هندی است و این بیت او راست: ای رسم تو آزار من و قاعده بیداد بیداد از این رسم و از این قاعده فریاد
یکی از شعرای فارسی گوی هندو و از امراء دورۀ همایون و اکبر شاه هندی است و این بیت او راست: ای رسم تو آزار من و قاعده بیداد بیداد از این رسم و از این قاعده فریاد
محمد هاشم خافی خان یکی از مورخین هندوستان است که در دورۀ عالمگیر به دهلی زندگی میکرد و او تاریخی بنام ’منتخب اللباب’ تدوین کردو آن شرح حکومت سلسلۀ تیموریان میباشد و بتاریخ خافی معروف است، در زمان عالمگیر کمکی بنشر این کتاب نگردید و بعدها در دورۀ محمدشاه بسال 1145 هجری قمری آن کتاب انتشار یافت، (قاموس الاعلام ترکی ج 3 ص 2012)
محمد هاشم خافی خان یکی از مورخین هندوستان است که در دورۀ عالمگیر به دهلی زندگی میکرد و او تاریخی بنام ’منتخب اللباب’ تدوین کردو آن شرح حکومت سلسلۀ تیموریان میباشد و بتاریخ خافی معروف است، در زمان عالمگیر کمکی بنشر این کتاب نگردید و بعدها در دورۀ محمدشاه بسال 1145 هجری قمری آن کتاب انتشار یافت، (قاموس الاعلام ترکی ج 3 ص 2012)
دومین جزیره بزرگ چین که در جلو ساحل جنوبی چین، داخل خلیج تنکن قرار دارد، این جزیره در جنوب شبه جزیره لی جو بین 9 و 19 و 15 و 20 عرض شمالی قرار گرفته، طول آن از شمال به جنوب 90 میل و از مشرق به مغرب 160 میل میباشد، بندر های کو (هوی هو) که در ساحل شمالی این جزیره قرار گرفته و یکی از بنادر بسیار مهم تجارتی چین بشمار میرود، در فاصله 250 میلی مشرق های فونگ در ویتنام و 300 میل مغرب هونگ کونگ قرار گرفته است، جمعیت این جزیره بر طبق آمار سال 1941 بالغ بر 2500000 بوده است، اراضی آن کوهستانی و در قسمت میانه و جنوب ارتفاع بیشتری دارند، در بین کوههای شمالی، دشتها و جلگه های بسیار دیده میشود، ارتفاع کوههای اوجی شان که در مرکز جزیره قرار گرفته اند بالغ بر 2000 متر و سراسر آنها پوشیده از جنگلهای انبوه دست نخورده ای میباشد، آبهای بسیاری از این کوهها سرازیر میگردد که پس از سیراب کردن اراضی به دریا میریزند، در دشتهای این جزیره برنج، نیشکر، تنباکو، کنجد و غیره بعمل می آید، در کوههایش فیل، کرگدن، خر وحشی، انواع میمون ویک نوع بوزینه شبیه به اورانگ اوتانگ، انواع و اقسام مارها و حشرات بسیار دیده میشود، و نیز زنبور عسل فراوان در آنها وجود دارد، بطوری که عسل و موم یکی از صادرات آن بشمار میرود، در سواحل این جزیره مروارید و صدف بسیار صید میکنند و نیز در آب رودهایش، ریزه زر یافت میشود که آن را از میان گل و لای برمی چینند، هوایش معتدل میباشد، اهالی ساحل نشین، چینی هستند و در کوههای آن یک قوم نیمه وحشی بومی زندگی می کنند، (از دایرهالمعارف بریتانیکا) (از قاموس الاعلام ترکی)
دومین جزیره بزرگ چین که در جلو ساحل جنوبی چین، داخل خلیج تنکن قرار دارد، این جزیره در جنوب شبه جزیره لی جو بین َ9 و ْ19 و َ15 و ْ20 عرض شمالی قرار گرفته، طول آن از شمال به جنوب 90 میل و از مشرق به مغرب 160 میل میباشد، بندر های کو (هوی هو) که در ساحل شمالی این جزیره قرار گرفته و یکی از بنادر بسیار مهم تجارتی چین بشمار میرود، در فاصله 250 میلی مشرق های فونگ در ویتنام و 300 میل مغرب هونگ کونگ قرار گرفته است، جمعیت این جزیره بر طبق آمار سال 1941 بالغ بر 2500000 بوده است، اراضی آن کوهستانی و در قسمت میانه و جنوب ارتفاع بیشتری دارند، در بین کوههای شمالی، دشتها و جلگه های بسیار دیده میشود، ارتفاع کوههای اوجی شان که در مرکز جزیره قرار گرفته اند بالغ بر 2000 متر و سراسر آنها پوشیده از جنگلهای انبوه دست نخورده ای میباشد، آبهای بسیاری از این کوهها سرازیر میگردد که پس از سیراب کردن اراضی به دریا میریزند، در دشتهای این جزیره برنج، نیشکر، تنباکو، کنجد و غیره بعمل می آید، در کوههایش فیل، کرگدن، خر وحشی، انواع میمون ویک نوع بوزینه شبیه به اورانگ اوتانگ، انواع و اقسام مارها و حشرات بسیار دیده میشود، و نیز زنبور عسل فراوان در آنها وجود دارد، بطوری که عسل و موم یکی از صادرات آن بشمار میرود، در سواحل این جزیره مروارید و صدف بسیار صید میکنند و نیز در آب رودهایش، ریزه زر یافت میشود که آن را از میان گل و لای برمی چینند، هوایش معتدل میباشد، اهالی ساحل نشین، چینی هستند و در کوههای آن یک قوم نیمه وحشی بومی زندگی می کنند، (از دایرهالمعارف بریتانیکا) (از قاموس الاعلام ترکی)